این دقیقه ها ی نامعلوم ...

ساخت وبلاگ


مسافری امروز صبح با سرخوشی و حال خوب تماس گرفت و قصد رفتن از یاسوج به تهران رو داشت و سر بلیط گرفتن و واریز پولش و پافشاری های من هی سر به سرم میذاشت و شوخی میکرد و پشت تلفن کلی صدای خنده ی خانوادش میومد تا اینکه به دقیقه نکشید که با ناراحتی زنگ زد و گفت کنسل کن که اون یکی سقوط کرد !! 

به همین نزدیکیِ مرز بودن ونبودن ...مرز خنده و گریه ...

سی و نُه...
ما را در سایت سی و نُه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manoobahar1 بازدید : 61 تاريخ : سه شنبه 29 اسفند 1396 ساعت: 18:16