راستش بین دوست داشتن یا نداشتنت موندم ! یه روزایی که چشم باز می کنم و شعله خوشرنگ و آبی بخاری رو میبینم و ناامیدانه و اخمالو تخت گرم و نرمم رو ترک میکنم و شروع میکنم لایه لایه لباس روی هم پوشیدن و چ, ...ادامه مطلب
یه چیزایی تو زندگی هست که متخصص لازمه، هر چی خراب شد یه تعمیرکار داره یه کسی که بلده حلش کنه و کارش اینه حالا یه وقتایی متخصصه میتونی خودت باشی حتی اما وقتی یه مشکل بزرگتر که هیچ عقلی اونو نمیتونه ح, ...ادامه مطلب
عمیقا خوابم میاد و شدیدا خسته م شاید هر آدمی عاقلی این ساعت از شب بخوابه قطعا چون قاعدتا صبح باید بیدار شه و بره پی کارش تا بوق سگ ! تحقیقا اعلام کردن خواب کافی برای بدن پوست مو و زیبایی(!) مفیده و , ...ادامه مطلب
مینویسم که بدونم : بیش از حد لازم توضیح اضافه نده ...! بیش از حد لازم توضیح اضافه نده ...! خصلت های بد رو چطور میشه کنار گذاشت ؟ چقدر باید تکرار کنم که متوجه بشم ؟ برای خودِ پرتوضیحم نگرانم اینکه, ...ادامه مطلب
نه جرات تنهایی رو دارم و نه حوصله ی آدم ها رو ! *نمایشنامه کرگدن/اوژن یونسکو عکس از اینستاگرام : sahar.barbast , ...ادامه مطلب
+ خدایا برای همه تو زندگیشون برسون اون روزی رو که به الان و سختی های الانشون بخندن... + خدایا برسون اون روزی رو که دیگه نگیم خسته شدیم از همه چیز به جاش بگیم آخیش بالاخره خستگیم در رفت ... , ...ادامه مطلب
رفقا ماهی داره خاموش میشه ... :), ...ادامه مطلب
+ صبح شنبه چرا اینقدر دوس نداشتنیهههه؟؟ چرا اینقدر منفوره؟؟؟ هشت صبحش چرا این همه نچسبه ؟؟ چرا آدم حرفش نمیاد تا ساعتها؟ چرا همکارام ساکتن اینقدر ؟:))) اما ساعت یازده ش نحسیش میره گویا :)))) + قشنگه جایی کار کنی که برات دعای خیر بالا بره ... وقتی مسافر مشهدن و دعاهای ویژه برات میکنن بلکه بتونم براشون شب عید یه کاری کنم که توی حرم باشن :) + به لحظه ی خواستنی, ...ادامه مطلب
مسافری امروز صبح با سرخوشی و حال خوب تماس گرفت و قصد رفتن از یاسوج به تهران رو داشت و سر بلیط گرفتن و واریز پولش و پافشاری های من هی سر به سرم میذاشت و شوخی میکرد و پشت تلفن کلی صدای خنده ی خانوادش میومد تا اینکه به دقیقه نکشید که با ناراحتی زنگ زد و گفت کنسل کن که اون یکی سقوط کرد !! به همین نزدیکیِ مرز بودن ونبودن ...مرز خنده و گریه ..., ...ادامه مطلب
حالا هی بگیم شبکه های اجتماعی و دنیای مجازی بده که اصلا اینطور نیست از همین خریدهای اینترنتی شروع کنیم که حالا درسته تو عکس اصن یه چیز دیگه ن و ایده آل و خیلی شیک و پیکن ولی وقتی تحویلت میدن رسما یه چیز دیگه س :))) اما یه مدل دیگه ش هم هست که به داد من رسید توی این تایم کمی که هرروز دارم تا برسم به مغازه ها همه بستن رفتن خونه هاشون :| نشستمو هر چی پیج و کا, ...ادامه مطلب
با قدرت اومدم اعلام کنم که : من گوشی خریدم :)))) از شرم خلاص شدینااا هی گوشی هی گوشی :))), ...ادامه مطلب
تولد هم یه روز معمولی از روزای معمولیِ خداست که خیلی معمولی زود زود هرسال فرامیرسه !! همین دیشب بود که با خستگی فراوان اومدم خونه و قشنگترین لحظه اون وقتی بود که آنای عزیزم اومد جلوی در و بلند و طولانی و به زحمت گفت عمه تولدت مبارک و این خود انرژی بود؛ کم کم صداها از گوشیم بلند شد و پر شد از تبریک های رفقا و توی ذهنم دودوتا چارتا میکردم که کیکو کی بخرم یا ک, ...ادامه مطلب
+ هیجان انگیزترین هدیه تولدمو امشب گرفتم که یه خرررررس سفید و نرم و بزرگه از اون بغلی خوبا :)) به قول خودم سایزش از نصف قدم بیشتره حالا محاسبه ی اندازه ش با شما :)) + چه قدررر زیاد حس این روزای آخر اسفند و عجله ش واسه رسیدن سال جدیدو دارم لمس میکنم ایییی باباااا دست بردار گذر زمان :/ + دوتا عروسی رو پشت سر گذاشتم و از بین شلوغی های حالا یه کم جو آروم شده , ...ادامه مطلب
هیچی قدِ یه شب جمعه ی ساکت و تاریکِ خنکِ کنار پنجره با یه خرس درآغوش و هنزفری توی گوش اونجا که بانو هایده میخونه- به دیدن من بیا مهتاب دراومد- با طعم تعطیلی فرداش نمیتونه ذوق آور باشه !!! همینقدر کم توقع از دنیا :/ تازه صدچندان شود این ذوق با خاموش کردن آلارم لعنتیِ هشت صبح :))))), ...ادامه مطلب
+ با باز کردن بلاگ و دیدن اون سفره کوچولوی مجازیش تو صفحه ی ورودش دیدم زشته اومدم اینجا یه عیدانه ننویسم :)) + دوس دارم بجای اینکه الان بشینم قاضی شم و سال ۹۶ رو بسنجم و قضاوت کنم بگم ملاک خوب و بدی سالهایی که از عمرمون میگذره یه سری اتفاقه که فقط از روی روال قضا و قدر پیش میان و نتیجه ی خواستن و تلاش خودمونه ؛ یه سال برای یکی ممکنه سال رسیدن به آرزوش باشه،, ...ادامه مطلب