صد و هفت

ساخت وبلاگ


 از چهارشنبه سوریمون بگم که اصن غوغا بودااا :)) 

تو بین این همه کمپین نه به چهارشنبه سوری و این صوبتا و پست های اینستاگرامیِ سرخی تو از من و زردی من از تو یا برعکسش، صدای بمب های وحشتناکی که داشتن میترکن از وسطای شهر تا خونه ی ما میرسید و من غرق بشور و بساب بودم هنوز و تازه از چارپایه (پرده نصب میکردم :/ )اومده بودم پایین که دیدم خواهر گرامی قصد بالون هوا کردن داره و اصرار رو اصرار که زود پاشین بریم پشت بوم :)) خاله و مامانمو هم برداشتیم بردیم که یه بزرگتر بالا سرمون باشه که نسوزونیم خودمونو :/ کلی بذار و بردار و تلاش که آخر سر بیشتر از پنج ثانیه هم تو هوا نموند :))) منم دیدم فایده نداره منتظر بمونم رفتمو یه بشقاب میوه آوردم و همینجور به آسمون خاکی نگاه کردم و سیب گاز زدم و با خاله و دختر خالم و مامان اینا کلی از این بالونه خندیدیم :))

+ آغاااا دعا کنید این خاکه برداره بره پی کارش زندگیمونو خاک برداشت این سرِ سالی :/

+ از شوخی گذشته ، این سنت ها رو کاش به قشنگ ترین شکلش حفظ کنیم و ازش خودسوزی و دیگر سوزی و یه پست اینستاگرامی و شعار نمونه ، ایشالا :)

+ این اهنگ تازه از تنور دراومده هم تقدیمتون :)) 


+دانلود

سی و نُه...
ما را در سایت سی و نُه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manoobahar1 بازدید : 43 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 14:32